احادیث معصومین(ع) در مورد صوفیه

<< بسم الله الرحمن الرحیم >>

 

در این پست روایاتی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین سلام الله اجمعین در مورد صوفیان آوردیم ان شاء الله که در روایات تامّل بفرمایید :

 

-1

فاضل كامل و دانشمند عامل استاد بزرگ مان ملا احمد اردبيلي (مقدّس اردبيلي) در كتاب ((حديقة الشيعه))1 آورده است كه شيخ مفيد(اعلي الله مقامه) محمد بن محمد بن نعمان، از محمد بن حسين بن ابوالخطاب حديثي طولاني از امام هادي (ع) روايت كرده است كه فرمود:((الصوفية كلّهم مخلفونا و طريغتهم مغايرة لطريقتنا م إن هم إلاّ نصاري او مجوس هذه الامّة؛ صوفيان، همه مخالف ما و راه رسم آنان متفاوت با شيوة ماست. اينان، نصارا و يا مجوسيان اين امت به شمار مي آيند)).

 

-2

روايتي از استاد بزرگ ، ملا احمد اردبيلي( قدس الله روحه) از شيخ مفيد، محمد بن محمد بن نعمان، از محمد بن حسين بن ابوالخطاب در كتاب حديقة الشيعه نقل كرده كه گفته است: من درمسجد رسول خدا (ص) خدمت امام هادي (ع) شرفياب بودم كه جمهي از يارانش از جمله ابوهاشم جعفري كه فردي بليغ و سخنور و نزد امام(ع) از جايگاه ويژه اي برخوردار بود ، برآن حضرت وارد شدند. پس از آن گروهي صوفي وارد مسجد شده و در گوشه اي از مسجد حلقه زده و به گفتن ((لا اله الا الله)) پرداختند. امام(ع) به ما فرمود:

((لاتلتفتوا الي هولاء الخدّاعين فاّنهم خلفاء الشيطان و مخربوا قواعد الدين يتزهّدون اراحة الاجسام و يتهجّدون لصيد الأنعام يتجوهون عمراً حتي يديخوا للايكاف حُمراً لايهلّلون إلا لغرور الناس و لا تقلّلون الغذاء الا لملاء العساس و اختلاس قلوب الدفناس ، يكلّمون الناس باملائهم في الحبّ و يطرحونهم باذليلاهم في الجبّ ، اورادهم الرقص و التصدية و اذكارهم الترّنم و التغنية الاّ السفهاء و لا يعتقدهم الاّ ‌الحمقي (الحمقاء – خ) فمن ذهب الي زيارة احدهم حياً و ميّتاً فكأنّما ذهب الي زيارة الشيطان و عبادة الاوثان و من اعاناحداً منهم فكأنمّا اعان يزيد و معوبة واباسفيان؛ به اين فريبكاران توجه نكنيد كه جانشين شيطان و ويرانگران پايه و اركان دين اند. در جهت راحت طلبي و تن آسايي ، تظاهر به زهد و پارسايي مي كنند و براي شكار چهار پايان شب ها بيدار مي مانند، عمري به خود گرسنگي مي دهند تا الاغ هايي(توده نا آگاه) را براي پالان نهادن رام نمايند ، كلمه لا اله الا الله  را جز براي فريب مردم به زبان نم آورند و از غذاي اندك استفاده مي كنند تا ظرف هاي بزرگ خود را پر از غذا كنند و دل هاي مردم پست و فرومايه را مجذوب خود سازند . با مردم مهربانانه سخن مي گويند و با گمراهي هاي خود آنان را به درون چاه مي افكنند. وردآن ها رقص و پاي كوبي و دست افشاني و ذكر شان نغمه و آواز است . تنها نابخردان از آن ها پيروي مي كنند و جز افراد نادان و احمق ، كسي آنان را باور ندارد. آن كس كه در زندگي يا مرگشانبه ديدار آنان رود ، گويي يه ديدار شيطان و پرستش بتُ رو آورده است و هر كس به فردي از آنان كمك رسانده گويي به ياري يزيد و معاوبه و اباسفيان برخاسته است)). يكي از ياران امام عزضه داشت : ((اماما)) هر چند آن مرد حقوق شما را بشناسد؟ راوي مي گويد : امام(ع) چونان فردي خشمگين بدو نگريست و فرمود : (( دع ذا عنك من اعترف بحقوقنا لم يذهب في عقوقنا أما تدري انهم أخس طوايف الصوّفية، و الصوّفية كلّهم مخالفونا و طريقتهم مغايرة اطريقتنا و ان هم الاّّ نصاري او مجوس هذه الامّة اولئك الذين يجهدون في اطفاء نور الله بافواههم والله متّم نورهو لو كره الكافرون؛))1 كسي كه حقوق ما را  بشناسد هيچ گاه نا فرماني ما نمي كند آيا نمي داني كه اينان فرومايه ترين فرقه هاي صوفي اند و همه صوفيان با ما مخالفند و شيوه آنان با راه و رسم ما متفاوت استآن ها نصارا وجوسيان اين امت اند و كساني كه مي كوشند با دهانشان نور خدا را خاموش سازند ولي خداوند نور خويش را كامل مي گرداند هر جند ناخوشايند كافران باشد))

 

3-روایت سوم را از پیامبر اکرم (ص) نقل می کنیم : (به نقل از کشکول شیخ بهائی )

استاد بزرگ و جليل القدر ما شيخ بهاءالدين محمد عاملي (شيخ بهائي) در كتاب كشكول خود به نقل روايتي پرداخته و گفته است: نبي اكرم (ع) فرمود: ،((لا تقوم الساعة علي امتّي حتي يخرج قوم من امتّي اسمهم صوفيّة ليسوا منّي انّهم يهود امّتي يحلقون للذكر و يرفعون اصواتهم بالذكر ، يظنّون انّهم علي طريق الابرار بل هل اضلّ من الكفار و هم اهل النار، لهم شهقة كشهقة الحمار و قولهم قول الابرار عملهم عمل الفجّار و هم منازعون للعلماء ليس لهم ايمان و هم معجبون باعمالهم ليس لهم من عمالهم الاّ التعب؛  معنی :قبل از رستخيز ،گروهي از امتم به نام صوفيه ظاهر مي شوند كه از من نيستند ، آنان يهود امت منند، براي گفتن ذكر ، حلقه مي زنند و صدايشان را به گفتن آن بلند مي كنند و بر اين تصورند كه راه نيكان را مي پويند در صورتي كه از كفار گمراه تر و اهل آتش دوزخ اند ، نظير الاغ عرعر مي كنند و سخنان افراد نيك كردار را بر زبان ميآورند ولي در كردار ، چون فاسقان و فاجرانند . باعلما در ستيزند و از ايمان برخوردار نيستند ، از انجام كار هاي خود خرسندند با اين كه امال آن ها جز خستگي سودي برايشان ندارد)).

 

............................................................. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

 

برای تعجیل در فرج مولانا مهدی (عج) صلوات

 

 

 

 

 

تلقی احادیث از تصوف چیست ؟

کلمه تصوف از صوف گرفته شده و صوف هم در كتب لغت به معناي پشم گوسفند آمده است. تصوف و مشتقات اين كلمه علاوه بر اينكه در ساير كتب وارد شده، در احاديث اسلامي هم به آن پرداخته شده است. اما رواياتي كه در اين زمينه نقل شده به دو دسته تقسيم مي‌شود. برخي از آنها در مذمت صوفيه وارد شده و برخي از آنها رواياتي است كه از مفهوم آنها براي مدح تصوف استفاده مي‌كنند. اينها رواياتي است كه بنابر قول محققين از مجعولات متصوفه است كه در ضمن نقل و تبيين اين احاديث دلائل مجعول بودن آنها را ذكر خواهيم كرد.
الف) احاديثي كه در مذمت تصوف وارد شده، اكثر آنها از نظر سند صحيح و از حيث دلالت آشكار مي‌باشند. نمونه‌اي از آنها را ذكر مي‌كنيم:
1 . در حديقة الشيعه از امام رضا ـ عليه السّلام ـ روايت شده كه فرمود: كسي كه در نزد وي از صوفيان سخن به ميان آيد و اين شخص آنها را با زبان و قلب انكار نكند از شيعيان ما نيست. اما اگر آنها را انكار كند ـ روش و مسلك آنها را باطل بداند ـ مانند كسي است كه در كنار پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ با كفّار به جهاد پرداخته است.[1]
2 . امام هادي ـ عليه السّلام ـ در مسجد النبي ـ صلي الله عليه و آله ـ نشسته بود كه گروهي از صوفيه وارد شدند امام ـ عليه السّلام ـ به اطرافيان خود فرمود به آنها توجه نكنيد... آن‌گاه اضافه كرده و فرمودند: همة صوفيان از مخالفين ما هستند و راه و مسلك آنها مغاير با راه و مسلك ما مي‌باشد و اينها نصارا و مجوس اين امت هستند.[2]
3 . يكي از شيعيان به امام صادق ـ عليه السّلام ـ عرض كرد در زمان ما قومي به وجود آمده كه آنها را صوفيه مي‌نامند، در رابطه با آنها چه مي‌فرمائيد؟ امام ـ عليه السّلام ـ در جواب فرمودند:‌آنها دشمنان ما هستند و كسي هم كه رغبتي به آنها داشته باشد از آنهاست و با آنها محشور خواهد شد.[3]
4 . از امام صادق ـ عليه السّلام ـ در رابطه با ابي‌هاشم صوفي كوفي سؤال شد، امام ـ عليه السّلام ـ فرمود: او جدّاً
عقيدة فاسدي دارد، او كسي است كه مذهب و مسلك تصوف را پايه‌گذاري كرده است.
[4]
5 . پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در ضمن وصاياي خود به جناب ابوذر فرمود: در آينده قومي خواهد آمد كه در تابستان و زمستان لباس پشم مي‌پوشند و با اين كار خود را از ديگران برتر مي‌دانند. كه به اينها فرشتگان آسمانها و زمين لعنت مي‌فرستند.
با توجه به احاديثي كه ذكر گرديد و رواياتي كه با اين مضامين در كتب روائي ذكر شده است متصوفه مورد مذمت و نكوهش پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السّلام ـ قرار گرفته‌اند و هم چنانچه ذكر كرديم در بعضي از روايات متصوفه را نصارا و مجوس امت دانسته‌اند و در جايي ديگر آنها را دشمنان خود و همچنين بدعت‌گذار معرفي نموده‌اند و اما همان‌گونه كه قبلاً يادآور شديم:
ب) عده‌اي خواسته‌آند از مضمون و مفهوم برخي از روايات براي مدح تصوف استفاده كنند كه چند نمونه از آنها را ذكر مي‌كنيم و در پايان دلايل مجعول بودن و بي‌اساس بودن آنها را ذكر مي‌كنيم:
1 . پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: حضرت عيسي بن مريم لباسهايي كه از پشم و از مو بود مي‌پوشيد.[5]
2 . ابن مسعود مي‌گويد:‌ پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود:‌روزي كه خداوند متعال با حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ تكلم مي‌كرد،‌ جامه لباسي كه بر تن داشت از پشم بود.[6]
اما چنانچه قبلاً هم اشاره گرديد، بنابر نظر محققين اسلامي اين احاديث از مجعولات و ساخته‌هاي تصوف است. و بنا به دلايلي نمي‌توان آنها را پذيرفت زيرا اولاً: اين احاديثي كه از پيامبر در حق تصوف نقل مي‌‌كنند هيچ صراحت و ظهوري در مدح تصوف ندارد و سخنان صوفيه در صورتي صحيح است كه در زمان پيامبر هم از تصوف خبري بوده باشد و حال آنكه تصوف از زمان امام صادق ـ عليه السّلام ـ به بعد به وجود آمده است. و ثالثاً: در مقابل اين احاديث، احاديثي زيادي موجود است كه بر عليه روش و مسلك تصوف است. يكي از رفتارهاي ظاهري اينها پوشيدن لباسهاي پشمي است و با تكيه به احاديث نبوي رفتار خويش را توجيه مي‌كنند. در حالي كه احاديثي از ائمه ـ عليهم السّلام ـ وارد شده كه از پوشيدن لباسهاي پشمي در غير حالت ضرور نهي كرده‌اند مانند:
1 . علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: لباسهاي كه از پنبه تهيه شده بپوشيد كه اين سنت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و روش ما مي‌باشد. اما لباسهاي كه از پشم و مو تهيه شده در غيرحالت ضروري استفاده نكنيد.[7]
2 . امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: لباسهايي كه از پشم و مو تهيه شده استفاده نكنيد مگر اينكه ضرورت ايجاب كند.
با توجه به دلائل مذكور، جعلي بودن احاديثي كه در مدح تصوف وضع شده است روشن خواهد شد. حاصل سخن اين كه تلقي احاديث اسلامي از تصوف يك تلقي مذمت‌گرايانه است و هيچ نگاه مدحي در احاديث اسلامي براي تصوف ديده نمي‌شود.
منابعي براي مطالعه بيشتر:
1 . هاشمي خوئي، حبيب الله، شرح نهج‌البلاغه، ج 14، ص 16-17-3، نا مكتبة الاسلاميه، م تهران.
2 . همائي، جلال‌الدين، تصوف در اسلام، نا هاء، چ 3، بي‌تا.
3 . كليني، ثقة الاسلام، ج 6، نا دارالكتب اسلاميه، بي‌تا.
4 . حرعاملي، محمدبن الحسن، وسائل‌الشيعه، ج 9.
5 . مجلسي، محمدتقي، بحارالانوار، ج 48-47.
6 . نوري، المحدث، المستدرك الوسائل، ج 11.
7 . علي بن يونس، الصراط المستقيم، ج 1.
8 . معلوف، لوئيس، المنجد، الصوف.
9 . الاربيلي، علي بن يونس، كشف الغمه.
10 . ابن ابي الحديد، ج 11، نا دارالجميل، بيروت، تاريخ چاپ 1407 هـ ،‌ چ 1.
امام هادي ـ عليه السّلام ـ در زيارت جامعه كبيره مي‌فرمايند:
هر كس از طريق اهل‌بيت برگشت، از دين خدا خارج شده و هر كس ملازم امر آنها بود به اهل بيت محلق مي‌شود.
ر.ك مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، مترجم‌مرحوم الهي قمشه‌اي، انتشارات مسجد مقدس جمكران

[1] . هاشمي خوئي، حبيب الله، ص 16، ج 14، ن مكتبة الاسلاميه، تهران.
[2] . هاشمي خوئي، حبيب الله، ص 16، ج 14، شرح نهج البلاغه، چ 4، ن مكتبة الاسلاميه،‌ تهران.
[3] . همان مصدر، ص 16.
[4] . همان، ص 7.
[5] . هاشمي‌ خوئي، حبيب الله، ج 14، ص 3، چ 4، ن المكتبة الاسلاميه، تهران.
[6] . همان مصدر، ص 5.
[7] . اصول كافي، كليني، ثقة الاسلام، ج 6، ص 451.