نژاد پرستان متصوف
نژادپرستان متصوف
يکي از سلاسل معروف تصوف که امروزه در ايران، فعاليت فراواني دارد سلسله نعمت اللهي سلطانعليشاهي، مشهور به فرقه گنابادي است که ادعاي تشيع و تشرع دارند و خود را به ائمهء شيعه(ع) منسوب مي کنند اين در حالي است که بعضي بزرگان آنان مثل احمد غزالي و... از مشهورترين سني هاي متعصب بوده و در زمان خود با شيعه و تشیع، ابراز دشمنی می کرده اند شاه نعمت الله ولي که بنیانگذار مکتب عرفانی نعمت اللهی است نیز در ديوان اشعارش، به سني بودن خود، افتخار نموده و شیعیان را دعوت مي کند که سنی شوند!:
اي کـه هـسـتـي مـحـبّ آل عـلـي ... مـؤمـن کـاملـي و بـي بـدلي
ره سنّي گزين که مذهب ماست ... ورنه گم گشته اي و در خللي
رافـضي کيست؟ دشمن بوبکـر ... خارجي کيست؟ دشمنان علي
دوستـــدار صـحـابـه ام بــه تـمـام ... يــار سـنـّي و خـصـم معـتـزلي
(خلفاء راشدین در قلمرو نظم و نثر فارسی، فریدون سپری ص201)
يکي از نکات جالب فرقهء گنابادی اين است که اقطاب آن تا سعادتعليشاه اصفهاني (متوفاي حدود 140سال پيش) که بيش از سي قطب مي شوند رابطه نَسَبي خاصي با یکدیگر ندارند ولي از سلطانعليشاه (متوفاي حدود 100سال پيش) به بعد، همهء اقطاب، رابطهء نزديک نسبي با هم داشته و عرفان مورد ادّعای خویش را در اسارت قالب هاي خوني و نژادپرستانه محصور کرده اند!
سلطانعلیشاه، فرزند خود را با اعطای لقب نورعليشاه، بر اریکه سلطنت عرفانی نشاند و نورعلیشاه نیز فرزند خود، محمد حسن «بیچاره» را چاره ساخت و به مقام شاهی رساند نتیجتاً محمد حسن بیچاره، باچاره شد و صالحعليشاه نام گرفت! او نیز فرزند خود، سلطان حسین تابنده را شاه بعدی قرار داد و شاه جدید، رضاعليشاه نام گرفت!
رضاعليشاه نیز فرزند خود را محبوبعلیشاه خواند و خرقهء پشمینهء تصوف و عرفان و تاج و تخت سلطنت بر «سبیل پرستان» را به او سپرد قطب فعلي نیز مجذوبعليشاه نام دارد که عموي محبوبعليشاه و فرزند صالحعليشاه مي باشد و خلاصه شاهی بعد از شاهی و ولیعهدی بعد از ولیعهدی و نظام شاهنشاهی عرفانی و...
آيا مبانی تصوف و عرفان، محدود به نژاد خاصي است؟ اگر کسي مقامات تصوف را بهتر از فرزند يک قطب، طي کند بايد محروم از منصب «سلطنت قطبی» شود چون فرزند قطب قبلي نيست؟ چه شد که سی و چند قطب، هیچ یک فامیل ِهم نبودند و ناگهان از سلطان محمد بیدختی (سلطانعلیشاه) ورق برگشت و عرفاء شامخین از کثرت به وحدت منتقل شدند و تابنده ثمّ تابنده ثمّ تابنده!؟
به نقل از گناباد ۱۱۰
السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان ...این وبلاگ قصد دارد با ارائه مطالبی عقلی و با کمک گرفتن از براهین عقلی و شرعی اثبات کند که صوفیه مسلمان واقعی نیستند و در هر زمان بنا به لزومات آن زمان نوعی آب و رنگ اسلامی به خود داده اند و همواره قصد داشته اند با تبلیغ مسلک ساختگی خود خدشه ای بر اسلام عزیز و مکتب حقه ی شیعه وارد بکنند .و در طول زمان از صدر اسلام تا کنون بدعت های بسیار وارد کرده اند و بیشترین صدمات را از میان سایر فرقه ها به مسلمین وارد کرده اند لذا به شما خواننده عزیز توصیه می کنیم اولا با کمک گرفتن از عقل خود که نعمتی است بزرگ از جانب خداوند متعال برهان های عقلی و نقلی ارائه شده را مطالعه بفرماییدو بعد خود به قضاوت و داوری بپردازید که این فرقه و زیر مجموعه های آن تا چه حد منحرف هستند! (شما دوست عزیز اگر می خواهید مطالب را به صورت طبقه بندی مشاهده بفرمایید از آرشیو موضوعی واقع در سمت چپ وبلاگ کمک بگیرید )-گروه فرهنگی مذهبی آشنا-