مقدّمه ای بر علل شکل گیری عقاید صوفیّه
<<بسم الله الرحمن الرحیم >>
بد نیست بار دیگر برای شناساندن افکار متصوّفه و عقاید ایشان در مقدّمه حدیثی از علی بن ابی طالب (ع) ذکر کنیم :
امام علی (ع) فرمودند : اسلام را چنان می شناسم که پیش از من کسی آنگونه معرّفی نکرده باشد .
اسلام همان تسلیم در برابر خدا و تسلیم همان یقین داشتن ، و یقین اعتقاد راستین ، و باور راستین همان اقرار درست ، و اقرار درست انجام مسئولیت ها و انجام مسئولیت ها همان عمل کردن به احکام دین است . (حکمت 125 نهج البلاغه )
در ادامه راجع به فرقه ای صحبت می کنیم که خود را به بی خبران ، مسلمان معرفّی می کند در حالیکه در آئین ساختگی خود مسئولیت ها یی که علی ا بن ابیطالب (ع) به آن ها سفارش می کند (عمل کردن به احکام دین) را کنار گذاشته اند و با دادن شعار های دروغین و مکّارانه تلاش می کنند فرقه ساختگی خود را که در آن انحرافات بسیاری موج می زند بر حق نشان دهند و عمل نکردن به فرامین دینی تنها یکی از بُعد های انحرافی صوفیّه است .
تصوّف و عرفان 2 مفهوم جدا :
هر چقدر کلمه عرفان از نظر اسلامی مقدّس است همان قدر کلمه صوفی در اسلام بسیار سرزنش شده است . که عمدتا معنی که از لحاظ اسلامی از عرفان استنباط می شود عارف بالله است ...یعنی کسی که با شناختن نفس خود و کوشش در عملی کردن احکام دینی سعی بر شناختن خداوند دارد .
ترفند متصوّفه :
به خاطر حسّاسیتی که کلمه تصوّف در جامعه شیعی میان مردم بوجود می آورد ...حضرات صوفیّه با ترفندی خاص به مرور زمان در تبلیغات خود به جای کلمه تصوّف کلمه عرفان را به کار می برند و اکثرا در کتاب های خود به جای کلمه صوفی و تصوّف از عارف و عرفان استفاده می کنند تا هم حسّاسیت جامعه شیعی را در مقابل این کلمه و این فرقه تا حدّ بسیاری از بین ببرند و هم انسان های از خدا بی خبر و بی اطّلاع را به زیر خرقه ببرند . پس دوستان عزیز هوشیار باشید و هر کجا نام عرفان و عارف به چشم و گوشتان خورد بدانید که صوفیان در آن دستی دارند .
افکار تصوّف و اعتقاداتشان از کجا گرفته شده ؟
اگر به صورت کلّی بخواهیم منابع تصوّف و افکار ایشان را ذکر کنیم ، اعتقادات تصوّف از 3 منبع مهم برداشت شده که آنها عبارتند از : 1- مسیحیّت 2- فلسفه نو افلاطونی 3- بودا
تصوّف از مسیحیِت چه چیزهایی را گرفته است ؟
1- تعلّق نداشتن به یک جای خاص است ( یعنی برای خود وطنی قائل نیستند و برای جایی که به عنوان وطن برای عموم مردم تعبیر می شود ارزشی قائل نخواهند بود )
مولوی : ( این وطن مصر و عراق و شام نیست * این وطن جایی است که آن را نام نیست )
و این مسئله در میان برخی از صوفیان وجود داشته و دارد در حالی که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند :
یکی از نشانه های با ایمان، عشق و دوست داشتن وطن است
2-مطلبی است در ضمینه غذا های گوشتی، در بسیاری از مسیحیان پرهیز از غذاهای گوشتی وجود داشته و در حضرات صوفیان هم ترک کردن گوشت جزء رسومات اعتقادی اصلی اکثریت فرقه های ایشان بوده و هست .
3- خرقه پوشی که در مسیحیان وجود داشته ، در صوفیان هم وجود داشته و دارد .
4- مسیحیان می گویند خدا عشق است ، و صوفیان هم از آنان تقلید می کنند ، این مسئله در حالی است که در قرآن حتّی یک جا هم کلمه عشق وجود ندارد و به جای آن کلمه ((حُب )) به کار رفته است .
جا دارد که متذکّر شویم که هم کلمه عشق و هم کلمه حُب هر دو عربی هستند . ان شا الله در مورد کلمه عشق و معانی آن و این که چرا نباید کلمه عشق را در خطاب به خداوند متعال به کار برد صحبت می کنیم .
تصوّف از فلسفه نو افلاطونی چه برداشتی کرده است ؟
مبدا این فلسفه شخصی است به نام فلوطین ، فلوطین انسانی بود بی اعتنا به دنیا ، او همه موجودات عالم را تراوش وجود کل می داند .
اگر بخواهیم مثالی از تراوش وجود کل برایتان بزنیم این عقیده مثل آن است که نعوذ بالله و بلا تشبیه خیال کنیم خداوند متعال جسمانیّت دارد و قسمتی از جسم آن طیّ انفجاری از آن جدا گشته و به صورت موجودات عالم در آمده است ، تمام فرق صوفیه نیز حرف اوّلشان همین است آنان آمدن به این دنیا را قوس نزول و بازگشت و موت موجودات را قوس صعود و یکی شدن با پروردگار می دانند .(بدیهی است این عقیده باطل را هیچ عقل سالمی قبول نخواهد کرد و فقط کسانی از این عقیده تبعیّت می کنند که عقل این نعمت ارزشمند پروردگار را کنار گذاشته و با جهل و نادانی سعی بر این دارند که توجیهات خود را به دیگران بقبولانند ) استنباط اوّلیه هر عقل سالم از این ادّعا آن است که خدا العیاذ بالله قدرت ابداع ندارد .
تصوّف از بودا چه چیزهایی را برداشت کرده است ؟
قبل از آنکه در مورد مطالب برداشت شده از بودا صحبت کنیم باید بدانید که بودا پیامبر واقعی نبوده است و در فلسفه بودا نه توحیدی وجود دارد و نه معادی. و از آن جا که هیچ پیامبری وجود نداشته که توحید و معاد را به همراه خود نیاورده باشد و طبق دلایل بسیار زیاد که از بحث ما خارج است او پیامبری ساختگی بوده است . (برای مطالعات بیشتر و تحقیق در مورد سیدارتا (بودا ) به کتاب تاریخ تمدّن جلد 5 (ویل دورانت ) مراجعه کنید )
داستان ترک دنیا از همین بودائیت گرفته شده است که فرق صوفیّه بسیار بر این قضیه دامن زده اند و این تفکّر را جزء اصلی کار خود قرار داده اند .
در پست های بعدی سعی خواهیم کرد شما را با دیگر انحرافات اصلی صوفیّه آشنا کنیم و احادیث و روایاتی در باب انکار این فرقه بیاوریم که امیدوارم مورد توجّه شما دوستان عزیز قرار بگیرد .
..........................................................................................و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اللهمّ عجّل فرج مَولانا امام الهادی المهدی المُنتظر ....(برای تعجیل در فرج آقا مهدی(عج) صلوات )
السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان ...این وبلاگ قصد دارد با ارائه مطالبی عقلی و با کمک گرفتن از براهین عقلی و شرعی اثبات کند که صوفیه مسلمان واقعی نیستند و در هر زمان بنا به لزومات آن زمان نوعی آب و رنگ اسلامی به خود داده اند و همواره قصد داشته اند با تبلیغ مسلک ساختگی خود خدشه ای بر اسلام عزیز و مکتب حقه ی شیعه وارد بکنند .و در طول زمان از صدر اسلام تا کنون بدعت های بسیار وارد کرده اند و بیشترین صدمات را از میان سایر فرقه ها به مسلمین وارد کرده اند لذا به شما خواننده عزیز توصیه می کنیم اولا با کمک گرفتن از عقل خود که نعمتی است بزرگ از جانب خداوند متعال برهان های عقلی و نقلی ارائه شده را مطالعه بفرماییدو بعد خود به قضاوت و داوری بپردازید که این فرقه و زیر مجموعه های آن تا چه حد منحرف هستند! (شما دوست عزیز اگر می خواهید مطالب را به صورت طبقه بندی مشاهده بفرمایید از آرشیو موضوعی واقع در سمت چپ وبلاگ کمک بگیرید )-گروه فرهنگی مذهبی آشنا-