جواب به آقای علی اصغر قره خانی از دوست داران اهل حق

عزیز گرامی آقای علی اصغر قره خانی شما فرمودید :
سلام.

در درجه اول باید بگم که اهل حق با علی اللهی خیلی فرق دارد. لطفا اطلاعاتتنو کامل کنید بعد به نشر اطلاعات بپردازید.
لازم دونستم بگم سُهاک غلط است و صِحاک درست است (البته به گویش کردی) چون این مذهب مبارک در کرمانشاهان ظهور پیدا کرده.
در ضمن جایگاه و مقام حضرت سلطان اسحاق برزنجی در هیچ کجا بالاتر از حضرت علی ابن ابی طالب نبوده.

دوست دارم پست سلطان صحاک رو بخونم تا اطلاعاتتنو تصحیح کنم

بنده عرض می کنم : در تمام مجامع و از طرف علمای خود شما دیده شده ،در کتب اکابر و علمای خودتان چون کتاب "آثار الحق" که در اعتقاد به حلول ،علی را خدا خوانده اند و در این مسئله جای هیچ شک و شبهه ای نیست . و در جواب به سخن دوم شما آنکه فرمودید مقام سلطان سهاک یا به قول گویش کردی صهاک را ما اینطور وانمود کردیم که بزرگان شما از مقام علی بن ابی طالب بالاتر می دانند اشتباه کرده اید بلکه اسناد از معتبر ترین کتاب مورد وثوق اهل حق ،همچون آثار الحق (دکتر الهی) نشان می دهد ،بزرگان اهل حقی مقام امیر المومنین(ع) را پایین تر از سلطان سهاک می دانند،همانطور که در گفتار 1726 و 1725 آثار الحق آمده است که می نویسد : ذات سلطان چون بعد از علی است تکمیل تر از علی است ......و در 1725 می گوید : با اینکه ذات علی و سلطان یکی است و شیدای هر دو هستم سلطان را از علی بیشتر دوست دارم ..اگر به صحت گفتار ما اطمینان ندارید می توانید به آثار الحق مراجعه کنید و مشاهده بفرمایید که حقیقت امر کدام است .

پس در نظر داشته باشید ما می خواهیم حق را بگوییم نه اینکه از خود نسبت به اهل حق چیز دروغی ببافیم ، در قرآن کریم نسبت به کتمان کنندگان حق وعده لعنت داده شده است از جانب خدای تعالی پس باید به دنبال حرف حق باشیم و بی جهت توجیه نکنیم . ان شا الله عاقبت بخیر باشید و به مسائل با چشم واقع بینانه بنگرید.

مطالب ما را دنبال کنید عزیز ...ما دوست داریم با یکدیگر حقیقت را به نمایش بگذاریم . پس بیایید جویای حقیقت امر باشیم.

شناخت فرقه اهل حق (یارسان یا علی اللهی ها )قسمت دوم

                                                      بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب " قیام نهضت علویان زاگرس " که نویسنده آن آقای محمد علی سلطانی است که نسبت به اهل حق حسن نظر بسیاری داشته و از موضع خوش بینی مفرط به اهل حق نگاه کرده ،  کتاب " سر سپردگان " به نویسندگی محمد علی خواجه الدین که بسیار منصفانه ، بی طرفانه و پر مطلب به اهل حق نظر کرده و آن را مورد بررسی قرار داده ، کتاب " دانش نامه نام آوران یارسان " که نویسنده آن آقای دکتر صدیق صفی زاده است که این کتاب خلاصه ای از بیوگرافی بزرگان اهل حق است و در نهایت کتاب " اسطوره اهل حق " که نوشته آقای ایرج بهرامی است شامل خلاصه ای از زندگی نامه بزرگان و معروفان فرقه اهل حق می باشد جزء رفرنس اصلی و منابع تحقیقی ما در نقد فرقه اهل حق می باشد که در طول مطالب از این کتب بسیار استفاده می کنیم .

همچنین کتب دیگری به نام های " مبانی معرفت فطری " ، " طب روح " و " معنویت یک علم است " از مجموعه کتبی است که توسط دکتر بهرام الهی نوشته شده اند می تواند در عرصه تحقیقات برای محققین در زمینه اهل حق بسیار مفید باشند .

ما از فرقه اهل حق در کتب تاریخی چیزی نمی یابیم جز در حدود قرن پنجم هجری قمری که شخصی به نام " مبارک " که بعدها در بین حضرات بنام " شاه خوشین " معروف شد در لرستان قد علم می کند و مدعی الوهیت می شود که از آن زمان به بعد کم کم اثری از نام اهل حق در میان کتاب ها پیدا می شود .

خلاصه زندگی نامه مبارک شاه یا شاه خوشین را در کتاب دانش نامه نام آوران یارسان صفحات 66 به بعد این طور می خوانیم :

" شاه خوشین لرستانی سال 406 تا 467 هجری ، ذیل الواصلین و فخر العاشقین مبارک شاه ملقب به شاه خوشین لرستانی فرزند جلاله خانم و نوه میرزا امان الله لرستانی بنا به اسناد موجود در سال 406 در لرستان متولد و در سال 467 وفات یافت او عاشقی است جانباز ، عارفی است خانه برانداز ، فرزانه ای است محبوب و دیوانه ای است مجذوب ، مستی است چالاک و رندی است بی باک در مجموعه رسائل اهل حق آمده است که از مادری بکر بنام جلاله متولد و در لرستان نشو و نما یافته و بر طریقه طریقت قدم زده و جمعی از ارباب حال و اصحاب کمال را دیده و سپس علما و حکما به خدمت او رسیده و از دانش او گلها چیده و بالاخره سرانجام در آب رود گاماسب فرو رفته و در همان جا هم خفته است ، در یادداشت های کاکا ردایی آمده است شاه خوشین در هنگام کودکی در لرستان بزرگ شده و سپس به همدان رفته به تحصیل علوم پرداخته و در جوانی جامه علوم آمده و مدرس مدرسین گشته پس از آن به زادگاهش بازگشته و در 32 سالگی خود را مظهر الوهیت خوانده است و در 61 سالگی روزی با یارانش در رودخانه گاماسب به شنا کردن می پردازد و در آب فرو می رود و روان پاک و مطهرش به جهان جاودانی پرواز می کند " .

* این بود خلاصه ای از زندگانی یکی از بزرگان فرقه اهل حق که در دانش نامه نام آوران یارسان بیا کردیم ، بعدها در شخصی در بین حضرات پیدا می شود به نام " سلطان سُهاک " که به او " سلطان اسحاق برزنجی " هم می گویند که این شخص طبق اسنادی که ارائه خواهیم کرد در بین فرقه مقامی بالاتر از علی ابن ابی طالب دارد !(در پست بعدی به معرفی سلطان سهاک می پردازیم)